عجایب هفتگانه دوران باستان اولین فهرست مسافرتی جهان به حساب میآمده است. ایده ایجاد یک فهرست از عجایب معماری در پی دورانی که اسکندر کبیر در حال کشورگشایی بود شکل گرفت. به خصوص هنگامی که مسافران یونانی شانس سفر و آشنایی با تمدنهای عظیم آن دوران از جمله ایران، مصر و بابل را پیدا کردند. البته نویسندگان یونانی از این آثار به نام عجایب یاد نکرده و به جای آن از واژههایی همچون «جاهایی که باید دید» یا «چشم اندازهای برتر» استفاده کردند. در آن دوران هر شخص عجایب هفتگانه خاصی را مد نظر داشت به طوری که در برخی فهرستها به کاخ کوروش کبیر پادشاه ایران یا دیوارهای بابل به عنوان بخشی از این عجایب اشاره شده بود. فهرست حاضر شاید معروفترین فهرستهای آن دوران باشد که توسط سیدون (شاعر و ادیب یونانی) و فیلون ( مهندس و نویسنده یونانی که بیشتر عمر خود را در اسکندریه سپری کرد) و در قرن دوم پیش از میلاد نگاشته شده است. امروزه فهرست دیگری نیز از عجایب هفتگانه جدید تهیه شده است. در مطلب پیش رو نگاهی به عجایب هفتگانه دوران قدیم خواهیم انداخت پس با ما همراه باشید.
مقبره ماسولوس (Mausoleum Of Halicanassus)
این آرامگاه در فاصله سالهای 353 تا 350 پیش از میلاد و برای ماسولوس حکمرانی از ساتراپ نشینهای تحت امر امپراتوری ایران ساخته شد. پس از مرگ ماسلوس همسر او آرتمیسیا تصمیم گرفت برای بزرگداشت یادش آرامگاه باشکوهی بر پا سازد تا نام او را جاودانه کند. در واقع این امر به حقیقت پیوست به طوری که نام ماسلوس اکنون به عنوان نشانی از واژه آرامگاه یا مقبره و به شکل مازولوم در تمام جهان شناخته شده و مورد استفاده قرار میگیرد. معماری این ساختمان به قدری زیبا و خاص بود که سیدون آن را به عنوان بخشی از عجایب ذکر شده در فهرست خود برگزید. آرتمیسیا تنها دو سال پس از مرگ همسرش جان سپرد و کوزههای محتوی خاکستر آندو درون مقبرهای که هنوز ساخت آن به پایان نرسیده بود قرار داده شد. این آرامگاه بواسطهی زلزلههای مکرری که در قرن 15 روی داد ویران گشت. سنگهای باقی مانده از این خرابی برای ساخت قلعه بزرگ بودروم (Bodrum) شهری بندری در ترکیه، به کار برده شد و بدین صورت تنها یاد و خاطرهای از این اثر برجسته برجای ماند. گفته میشود که ارتفاع این مقبره تقریبا 45 متر بوده است.
مجسمه زئوس در المپیا
این مجسمه توسط پیکر تراش یونانی فیدیاس در 432 قبل از میلاد ساخته و در معبدی که آنهم به این خدا تعلق داشت قرار داده شد. تختی که مجسمه روی آن قرار گرفته بود 12 متر ارتفاع داشت به طوری که اگر روزی زئوس تصمیم میگرفت از جای خود برخیزد سرش به طاق معبد برخورد میکرد. این تخت باشکوه از چوب سدار ساخته شده و با عاج، آبنوس، طلا و سنگهای گرانبها تزئین شده بود. در دست راست زئوس مجسمه کوچکی از نایک تاجدار، الهه بالدار پیروزی یونان باستان و در دست چپ او عصای سلطنتی از جنس طلای ناب و عقابی برفراز آن نشسته قرار گرفته بود. اینکه حقیقتا برای این اثر شگفت انگیز چه اتفاقی رخ داده محل بحث و جدلهای فراوانی است. گروهی معتقدند مجسمه به کنستانتینوپل یا همان قسطنطنیه یا استانبول امروزی برده شد جایی که در آتش سوزی سال 475 از بین رفت. یا اینکه مجسمه و معبد هردو در حادثه حریقی که در 425 رخ داد نابود شدند.
فانوس دریایی اسکندریه (الکساندریا)
فانوس دریایی الکساندریا یا اسکندریه روی جزیرهای در لبه ساحل غربی دلتای نیل ساخته شد. به نظر میرسد که زمان ساخت آن بین 280 تا 247 پیش از میلاد بوده است. در بین عجایب هفت گانه این فانوس پس از مقبره ماسولوس و هرم جیزه سومین رتبه از نظر بلندی را به خود اختصاص داده. این فانوس از بلوکهای بزرگی از سنگهای روشن و در سه طبقه ساخته شد: بخش چهار گوش تحتانی با یک فضای مرکزی، بخش میانی که به صورت هشت وجهی ساخته شد و بر فراز این دو بخش طبقه آخر استوانهای شکل قرار گرفته بود. منبع نور این فانوس کورهای بوده که در قسمت فوقانی آن قرار داشت. تخمین زده میشود که ارتفاع این فانوس بین 120 تا 140 متر بوده و برای قرنها جزء بلندترین بناهای روی زمین به شمار میآمده است. این بنای شگفت انگیز به دلیل زلزلههای مکرر به سختی آسیب دیده و در نهایت در 1480 به طور کامل نابود شد. در آن هنگام سلطان مصر سیف دین قایتبای، با استفاده از سنگهای به جا مانده از این بنا دژی نظامی را در همان نقطه ساخت. نام جزیرهای که این فانوس در آنجا بنا نهاده شده بود فاروس بود که سرانجام مترادف واژه لاتین به معنی فانوس دریایی شد.
معبد آرتمیس
معبد آرتمیس که یک معبد یونانی بود در افسوس (ترکیه امروز) ساخته شده و به پیشگاه الهه یونانی آرتمیس (دیانا) که خدای شکار، حیوانات وحشی و چیزهای دیگر بود تقدیم شد. 120 سال طول کشید تا این معبد ساخته شد و در حدود 550پیش از میلاد ساخت آن به پایان رسید. این مکان شگفتی مورد علاقه سیدون بوده و در ساخت آن از سنگ مرمر استفاده شده بود. مرد جوانی به نام هراستراتوس این مکان را در 21 جولای 356 قبل از میلاد و برای کسب شهرت به آتش کشید. ساکنان خشمگین افسوس این مرد را به مرگ محکوم کرده و قدغن نمودند که کسی به نام او اشاره کند. هر چند به نظر میرسد که هراستراتوس به آرزوی خود دست یافته و به نوعی به شهرت رسیده است. گمان میرود که اسکندر کبیر نیز در همان شب متولد شده است. معبد مجددا تعمیر شد ولی اینبار توسط گوتها (یکی از قبیلههای ژرمنی شرقی که نقش مهمی در سقوط امپراتوری روم بازی کردند) تخریب شد ولی باز از نو مرمت گشت. سرانجام در 401 و اینبار با کمک انبوهی از مردم که توسط اسقف اعظم قسطنطنیه هدایت میشدند معبد برای همیشه از بین رفت.
باغهای معلق بابل
این باغها مرموزترین سازه در بین این هفت شگفتی میباشند. برخی از مورخین حتی این پرسش را مطرح میکنند که آیا این باغها حقیقتا وجود داشتهاند یا اینکه زاییده خیالات میباشند؟ مخصوصا از آن جهت که مستندات اندکی دال بر وجود آنها در تاریخچه بابل موجود میباشد. به هر روی فرض بر این است که این باغها توسط نبوکدنصر یا همان بختالنصر دوم پادشاه بابل و حدود 600 پیش از میلاد ساخته شد. گفته میشود ملکه آمیتیس همسر ایرانی بختالنصر دلتنگ درختان و گیاهان کشورش بوده و شاه برای شادی او دستور ساخت این باغها را صادر کرده است. دیودوروس سیکولوس توصیف کرده که این باغها حدود 22 متر ارتفاع داشته و به سیستمی مجهز بودند که آب را تا این ارتفاع بالا میبرده است. در طول قرن دوم پس از میلاد و در پی زلزلههایی که در این ناحیه رخ داد این شاهکار دست بشر نیز به ورطه نابودی افتاده و از صفحه روزگار محو شد.
مجسمه رودس
بین سالهای292 تا 280 پیش از میلاد کولوسوس رودس که تمثالی غول پیکر از هلیوس خدای خورشید یونانیان بود در شهر رودس قد برافراشت. این مجسمه که از آهن و برنز ساخته شده بود 30متر ارتفاع داشت و یکی از بلندترین مجسمههای دوران باستان به شمار میآمد. این مجسمه آخرین شگفتی بود که ساخته شد ولی در عین حال اولین این عجایب هم که تخریب شد همین مجسمه بود. این حادثه در پی زمین لرزهای در 226 پیش از میلاد روی داد. مجسمه از ناحیه زانو شکست و روی زمین سقوط کرد. در آنزمان فرعون مصر پیشنهاد کرد هزینه بازسازی آن را تقبل کند ولی کاهنه پیشگوی معبد دلفی رودزیان را ترساند که با این کار موجبات خشم هلیوس را فراهم میکنند از این رو آنها حاضر نشدند مجسمه را مجدد بازسازی کنند.
هرم بزرگ جیزه
این هرم بزرگ به عنوان آرامگاه خوفو فرعون مصر و طی دورهای بیست ساله در حدود 2.560 پیش از میلاد ساخته شد. تخمین زده میشود حدود 2.3 میلیون بلوک از سنگهای آهکی که از معادن سنگی در همان حوالی تهیه میشد در ساخت این هرم به کار رفته است. این بلوکهای سنگی از راه رودخانه نیل حمل میشدند. تخته سنگهای گرانیتی بزرگی که در حجره فرعون به کار رفته بین 25 تا 80 تن وزن دارند و از معدن آسوان که 500 مایل دورتر از مکان هرم قرار دارد به آنجا آورده شدند. برای نزدیک به 3.800 سال این هرم با ارتفاعی در حدود 146.5 متر بزرگترین بنای ساخته شده توسط بشر به شمار میآمد. هرم بزرگ جیزه قدیمیترین بخش از هفت عجایب دنیای قدیم است و همچنین تنها بخشی که دست غارتگر زمان آن را از چهره زمین محو نکرده است. در این مورد میتوان به ضربالمثلی عربی اشاره کرد که میگوید: بشر از زمان میترسد و زمان از اهرام.
.: Weblog Themes By Pichak :.